to cry out for help

to kɹa͡i a͡ʊt fɔɹ hɛlp


فارسی

1 عمومی:: فریادزدن‌ ویاری‌ خواستن‌، فر، بافریاداستمدادكردن‌

لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی


معنی‌های پیشنهادی کاربران

نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code